مرواریدها اجسام جامد، کروی شکل، براق و نسبتا سختی هستند که از نرمتنان دوکفهای به نام صدف بهدست میآید. مرواریددوزی یکی از رودوزیهای زیبا و سنتی است که قدمتی دیرینه دارد. در این هنر از مرواریدهای کروی یا مرواریدهایی به شکل گندم و اشک استفاده میشود.
ایرانیان از زمانهای بسیار قدیم به صید و تجارت مروارید در دنیا شهرت داشتهاند و فراوانی مروارید یکی از دلایلی بود که از آن برای تزئین استفاده میکردند.

قدمت تاریخی مرواریددوزی در ایران به زمان هخامنشیان برمیگردد. معروفترین نمونهی مرواریددوزی در ایران، فرش افسانهای بهارستان خسروپرویز است که در سال ۶۳۷ میلادی به دست آمد. این فرش از پارچهی زربفتی بافته شده که جواهرات گرانبهایی بر آن نشانده شده و حاشیهی مجلل آن با مروارید تزئین شده است. پرچمی پوشیده از مروارید هم نمونهای دیگر از این هنر در زمان ساسانیان است.
مارکوپولو در سفرنامهی خود به رواج این رودوزی در دوران اولیهی اسلامی و استفاده از آن در تزئین پردهی کعبه در قرن هفت هجری اشاره میکند.
شاردن نیز در سفری که در دورهی صفوی به ایران داشته به استفاده از لباسهای مرواریددوزیشده در طبقات اشرافی جامعه اشاره کرده و مینویسد که بانوان ثروتمند گاهی در مجالس شادی یقهی پیراهن خود را به پهنای یک انگشت مرواریددوزی کردهاند.
به نوشتهی هانری رنه نیز زنان ثروتمند در خانه عرقچین گلدوزیشده و جواهرنشانی بر سر داشتند و گاهی هم پر طاووس یا پرهای قشنگ دیگر برای آرایش لباس بهکار میبردند، بعضی از آنها هم یک نوار پهن مرواریددوزیشده را که با مسکوکات طلا آرایش یافته بود به پیشانی میبستند. از عهد زندیه تا دوران سلطنت فتحعلیشاه قاجار، زنان ایرانی تور یا پارچهی نازک زیبایی را بر سر انداخته و آن را به وسیلهی رشتههای مروارید روی سر بند میکردند.
امروزه دیگر از مرواریدهای طبیعی برای تزئین لباس استفاده نمیشود و با مرواریدهای مصنوعی به رنگها و اشکال مختلف به این دوخت زیبا پرداخته میشود.

